عزت نفس

 آیا از لباس پوشیدنتان بدتان می آید یا اینکه فکر می کنید برای آن لباس مناسب نیستید؟ این یعنی عزت نفستان پایین است. خواندن این مقاله را به شما پیشنهاد می کنیم.

تحقیقات نشان داده که عزت نفس پایین یا تصور بد ذهنی از خود فرد با مشکلاتی همراه است و نوع نگرشتان به کار و روابطتتان را هم تحت تاثیر قرار می دهد.

در این مقاله رایج ترین مشکلات عزت نفس پایین و راه درمان آن را بررسی می کنیم.

نفرت از خود وقتی که از خودتان یا از افکار و کارهایی که انجام می دهید متنفر هستید نشانه عزت نفس پایینتان است.

نفرت از خود با احساس خشم، عصبانیت، ناامیدی و نبخشیدن خود برای اشتباهاتی که مرتکب شده اید همراه است.

* دیالوگ هایی که با خودتان دارید را تغییر دهید.انتقادهای شخصی حس نفرت از خود را افزایش می دهد پس مرحله اول این است که تفکرات منفی که در سرتان است را دور بریزید و به جای آنها به تفکرات منفی تان پاسخ مثبت دهید.چرا منتقد خودتان هستید؟

* خودتان را به خاطر اشتباهاتی که مرتکب شده اید ببخشید.هیچ کس به طور مطلق خوب یا بد نیست. انجام دادن کاری که شما بعد از آن پشیمان می شوید نباید از شما فردی متنفر بسازد همانطور که انجام دادن کارهای خوب از شما یک فرد مقدسی نمی سازد.

* با اعتقادات منفی در مورد خودتان مبارزه کنید.این تفکرات منفی شما را به یک فرد طرد شده تبدیل می کند و باعث می شود این حس به دیگران مثلا همسرتان،دوستان و همکارانتان هم منتقل شود.از تغییر دادن تفکراتتان نترسید. این بخشی از زندگی شماست.

کمال گرایی

کمال گرایی یکی از جنبه های مخرب عزت نفس پایین است. یک شخص کمال گرا، کسی است که احساس شکست همیشه همراه اوست زیرا موفقیتهای او برایش کافی نیست.

چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟

* انتظارات واقع گرایانه ای برای خودتان درنظر بگیرید.قبل از اینکه برای هدفتان تلاش کنید، مطمئن شوید هدفتان منطقی و قابل کنترل است همچنین به یاد داشته باشید که زندگی به طور کلی پایدار نیست.

* به خاطر داشته باشید که تفاوت عمده ای بین شکست خوردن در کاری که انجام می دهید و شخص شکست خورده وجود دارد. نباید نا امید شوید و این دو را با هم اشتباه نگیرید.

* از بالا رفتن از طنابی نازک(سختی ها) بپرهیزید. کمال گراها فراموش می کنند که یک تصویر بزرگتری را ببینند و برای موفقیت در آن به خود مغرور شوند.

تصور منفی از اندامتان

تصور منفی از اندامتان به عزت نفس پایین مربوط می شود.این به این معنی است که عزت نفس همه چیز را می تواند تحت تاثیر قرار دهد از چگونگی رفتارتان در ارتباطتان با دیگران تا چگونگی انجام دادن کار در محل کارتان.

چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟

* از مقایسه کردن خودتان با دیگران بپرهیزید زیرا جز ناامنی چیز دیگری برای شما نمی آورد. قبول کنید که افراد با هم فرق می کنند و درضمن بدانید که نقطه قوتتان کجاست؟

* به دنبال سلامتتان باشید.یک رژیم سالم و ورزش روزانه نه تنها شما را توانمند می کند بلکه حتی اندورفین های بدنتان را آزاد می کند. اندورفینها هورمونهای خوب و سالم بدن هستند.

* مراقب ظاهرتان باشید. افرادی که تصور بدی نسبت به اندامشان دارند تلاششان را متوقف می کنند، و معتقدند که هیچ هدفی نداریم. کارهای مثبت انجام دهید.

احساس بی ارزشی

همه ما درمورد تواناییمان در حوزه ای خاص تردید داریم اما حس بی فایده بودن از اینجا ناشی می شود که افراد فکر می کنند ما به اندازه دیگران ارزشمند نیستیم. این نکته بسیار حائز اهمیت است که حس ارزشمند بودن چیزی نیست که توسط دیگران به ما داده شود بلکه چیزی است که ما باید به وسیله آن خودمان را بسازیم.

چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟

* قبول کنید که ما استعدادهای منحصربه فردی داریم که می توانیم با آنها احساس غرور کنیم و فردی ارزشمند و شایسته باشیم.

* درست است که فکر کردن درمورد دیگران خیلی خوب است اما فکر کردن درمورد دیگران نباید به این حس تبدیل شود که آنها بهتر از ما هستند.رفتارهای دیگران را تحسین کنیم اما نه به قیمت از دست دادن خودتان.

* کاملا آگاه باشید که این ما هستیم که به دیگران یاد می دهیم چگونه با ما رفتار کنند.تمرین کنید که شما شخصی هستید که نظراتش مانند دیگران ارزشمند است در این صورت عزت نفستان بالا می رود.

حساسیت بیش از حد

حساسیت بیش از حد یکی از جنبه های ناراحت کننده عزت نفس پایین است.اگر شما از انتقاد کردن دیگران عصبانی می شوید یا نسبت به هرگونه انتقادی واکنش نشان می دهید باید حساسیت بیش از حدتان را از بین ببرید.

چگونه این مشکل را از خود دور کنیم؟

* به چیزهایی که دیگران می گویند کاملا گوش دهید.با این کار شما قبل از اینکه تصمیم به کاری بگیرید متوجه می شوید انتقادهای دیگران درست است یا خیر.

* اگر انتقادی منصفانه نیست بگویید که با آن موافق نیستید.

* اگر انتقاد تا حدی درست است به جای آنکه ناراحت شوید آنچه که به شما گفته می شود را یاد بگیرید.انتقاد سازنده 


بخشش راه رهایی وزندگی

من هم گاهی از خودم ناامید و عصبانی میشم! اگه کسی این طور نیست، حتما" جزو مقدسینه! اگه ما داریم این تمرین ها رو با هم انجام می دیم به خاطر اینه که تا لحظه ی آخر زندگیمون، در این کشاکش قرار داریم.اگه فکر می کنیم کاملا" درست و مثبت شده ایم ، بهتره یک لحظه بایستیم و عمیق فکر کنیم!نکنه این چهره ی اطمینان رو "شیطان شخصیمون" به ما داده تا به خودمون غره بشیم؟!  تا از پیدا کردن شمشیرمون باز بمونیم؟! شاید هنوز قسمتهایی از نیمه ی تاریکمون در سایه پنهان باشه و ما اون رو نشناخته باشیم! پس نا امید نباشیم.اما غره هم نباشیم! برای این که باور کنید ، با وجود این که گفتنش سخته اما باز از خودم می گم. 

 

 

 

من مدت ها منتظر یک  سفری بودم . تا یک سری جدیداز تمریناتم رو همراه زیباییهای سفر، آغاز کنم. اما حالا که در این روزها این سفر رو شروع کرده ام و باید با تمام وجود شادمان باشم، انگار یک چیزی مانعه. یه چیزی در ته وجودم به من می گه " لایق یافتن شمشیرت نیستی!" من سه ساعت،در سکوت ،مراقبه کردم و کشفش کردم که قسمتی از  " نیمه ی تاریک من " هنوز داره این پیام رو صادر می کنه که اینقدر که باید خوب باشم، نیستم! هنوز از جادوگر عشق شدن خیلی فاصله دارم!  پس لایق شادمانی عظیم نیستم!

 

می دونی همه ی این احساس ها از کجا نشات می گیره؟ یه بخش بزرگیش به عدم بخشایش خود بر می گرده. من هنوز خودم رو ، کاملا، به خاطر کم کاری هایم نبخشیده ام! به همین دلیل خودم رو در ته وجودم لایق بهترین ها نمی بینم! می دونی منظورم چیه؟ ...می گم...

 

خوب! درست حدس زدین! درس امروز در باره ی تکنیک بخشایشه. این چیزیه که در همه ی مذاهب و مکاتب جزو اصول اساسی به شمار می یاد. دانشمندان ذهنی از جنبه های مختلفی اون رو بررسی کردند.من فقط چند تا از دلایلی رو که دانشمندان ذهنی می یارن تا ما بدونیم که باید خودمون و دیگران رو ببخشیم، رو می گم،  چون می خوام زودتر به تمرینات عملی برسم.

 

 

 

1 _ همه ی ما در گذشته ها بعد از اشتباهاتمون یا بعد از عدم موفقیت هامون حتی درمسایل کوچک، این پیام رو وارد ضمیر نا خود آگاهمون کردیم که "من اونقدری که باید خوب باشم نیستم! "   ( یعنی عدم بخشایش خودمون)  بعد وقتی سعی می کنیم با تمام وجود از چیزی لذت ببریم، می بینیم نمی تونیم. بعد وسط هر امید، یک دفعه ناامیدی ها از راه می رسن. بعد می بینیم انگار هیچ چیزی خوشحالمون نمی کنه.چرا؟!

 

  چون بچه غول ما می گه: خودت گفتی خیلی خوب نبودی پس دلیلی نداره جایزه بگیری!پس ته هر خوشی منتظر غصه ای باش که از راه برسه! اصلا" من این رو برات می سازم تا تو خودت رو باهاش مجازات کنی!

 

واسه ی همین حتی بعد از یک عالم تمرین ذهنی مثبت بودن یک دفعه می بینی همه چیز خراب میشه و همه ی اتفاقات ، مخالف با آرزوها و تصویر های ذهنیت، می شه!

 

این به نیمه ی تاریک ما، بر می گرده که بعدا" با هم تمریناتش رو انجام می دیم، چون بحث مفصلیه برای بعد می گذارمش.فقط یاد آوری می کنم اگه ازتون خواستم بعد از هر تمرین حتی کوچک، در دفتر مراقبه تون از خودتون تشکر کنید و حتی برای خودتون به عنوان پاداش، هدیه بخرین، به این دلیل بود که یاد بچه غول بندازین که لایق پاداشهای خوب هستین چون اونقدر که باید خوب باشید، هستید!

 

 

 

2 _ دانشمندان ذهنی معتقدند چون ما درگیر کارما های رفتار و گفتارمون هستیم، برای پاره کردن زنجیر کارمایی باید دیگران و خودمون رو ببخشیم! یه مثال کوچولو می زنم.طبق قانون کارماها وقتی به کسی بدی می کنی، شخص دیگه ای همون بدی رو در حق تو انجام میده! پس هر بدی که دریافت می کنی ، کارمای رفتاری از خودته! اگه بدی رو با بدی پاسخ بدی( حتی به صورت ذهنی نه عملی) ، دوباره کارمای اون رو دریافت می کنی! به این می گن زنجیر کارمایی.و این مدام تکرار می شه. اما  اگه کسی رو که بهت بدی کرده رو ببخشی، همین جا زنجیر کارمایی پاره می شه!

 

 

 

3 _ یه مورد دیگه که دانشمندان ذهنی به اون تاکید کردند اینه که هر عدم بخشایشی مثل یک زنجیر سنگین می مونه که به پای روح تو وصل میشه! هیچ کس بیشتر از خودت از این عدم بخشایش آزار نمی بینه. تا وقتی این زنجیر ها رو از پات قطع نکنی، نمی تونی یک قدم راه بری، اون وقت می خوای پرواز کنی؟! اون وقت می خوای با نیروی ذهنت آرزوهات رو جامه ی عمل بپوشونی؟!

 

 

 

4 _ علاوه بر این چون آدم ها با رشته های انرژیکی به هم متصل میشن، وقتی کسی رو نمی بخشن، هم چنان به اون آدم به وسیله ی رشته ی نفرت وصل هستن.این به اون معنیه که شما به همون صفتی که در اون شخص هست و شما رو رنجونده، وصل هستین.این یه جور تاکیده. که باعث تکرار شدن اون خصوصیت در دیگران  و تکرار مجددش برای شما می شه!

 

 

 

5 _ شاید باورتون نشه اما عدم بخشایش و نفرت حتی در هاله ی بدن هم تاثیر می گذاره که قابل دیدنه!و از همه عجیب تر این که عدم بخشایش حتی روی چاکراهای بدن هم تاثیر می گذاره ! و در نتیجه باعث درد ها و بیماری های جسمی می شه! (بعدا" می خونیم) به عنوان مثال " وجدان ناراحت" که در اثر عدم بخشایش خود به وجود می یاد، در چاکرای 5 اثر می گذاره و باعث بیماری افسردگی می شه! یه کتاب هست به نام شفای زندگی  که علت ذهنی همه ی بیماری ها رو توضیح داده. اون خیلی از بیماری ها رو نام برده که در اثر عدم بخشایش خود یا دیگران به وجود می یان.در کتاب "شفای سرطان" سرگذشت بیماران سرطانی نوشته شده که با بخشایش دیگران سرطان خودشون رو مداوا کردند!  هر کسی که گره هایی در کارهاش داره وقتی شروع به بخشایش می کنه، خیلی از گره هاش شروع به باز شدن می کنند.عدم بخشایش مثل گره ای می مونه در مسیر حرکت انرژی. وقتی گره های انرژی درون ما جمع میشن، میتونن به شکل انواع مریضی ها، حتی به شکل چاقی موضعی شکم و ... شکل فیزیکی پیدا کنن.( چون انرژی ، چه مثبت و چه منفی، از بین نمی ره ، فقط تغییر شکل می ده!) وقتی ما می بخشیم در اصل وجود خودمون رو فنک شویی می کنیم.

 

 

 

پائلو کوئلیو در کتاب خاطرات یک جادوگر از دروازه ی بخشایشی حرف می زنه که مقدسین معتقدند هرکس از اون بگذره ، مثل زائر راه سانتیاگو ثواب میبره! و جادوگر تا وقتی به ندای قلبش گوش نداده و از این دروازه نگذشته به معرفت لازم برای به دست اوردن شمشیرش نمی رسه!

 

 

 

به عنوان آخرین دلیل می خوام از سخنان باگوان شری راجنیش ( اشو)براتون مطلبی رو بنویسم.اون در این باره، می گه:ما چنان از چیز های زاید و دور ریختنی انباشته شده ایم، که حتی اگر خدا بخواهد بر ما نازل شود، در وجود ما جایی خالی برای فرود آمدن نخواهد یافت!لیوان های ما پر است! حتی برای یک قطره ی کوچک هم جا نیست! باید لیوان هایمان را خالی کنیم!

 

 

 

درسته! لیوانهای ما پره! پر از عدم بخشایش خودمون و دیگران! حالا می خوایم تمرین کنیم تا ببخشیم.

 

 

 

تمرین بخشایش 1 _ این تمرین رو در وقت مناسبی انجام بدین که فرصت کافی داشته باشین.چند تا ورق سفید بگذارید مقابلتون. باز هم یه مهمونیه! گوشی تلفنتون رو خاموش کنین.شمع و عود روشن کنین. یه معاهده ی بزرگ قراره بسته بشه! می تونین شکلات و شیرینی هم بگذارین! (جدی میگم) اگه دوست دارین ، یه موسیقی آروم هم برای خودتون بگذارین. بالای صفحه تون بنویسین:  خدایا! من همه ی این ها رو می بخشم..این یه عهد نامه است بین من و تو. چون گفتی اگر ببخشم، بخشیده میشم! اگر هم کسی بینشون هست که احساس می کنم کاملا" نمی تونم ببخشمش، از تو می خوام به عنوان وکیل من، اون رو ببخشی!و کمکم کنی تا من ببخشمش! خدایا! من همه رو به تو می سپرم! من به تو توکل می کنم!( فراموش نکن معنای توکل همینه! کسی را وکیل خود قرار دادن!) اون وقت شروع کنید! از دوران بچگی تا حالا. هر کسی رو که بهتون بدی کرده یا به هر دلیلی یه زمانی ازش ناراحت شدید ، رو بنویسید.نگید من همه رو بخشیدم! اگه بخشیده بودین، الان اسمشون و مشخصات خودشون و همه ی کارهایی که کردن، یادتون نمی اومد!  همه رو بنویسید. حتی مسایلی که الان به نظرتون کوچک و بی اهمیت می یاد.ته نوشته هاتون بنویسین: این ها و همه ی کسانی رو که به یاد نمی آرم یا خبر ندارم که به من بدی کردند، همه را می بخشم و آزاد می کنم.

 

 

 

تمرین بخشایش 2 _ باز همون فضای قبل رو آماده کنین.اما این بار بالای صفحه تون بنویسین: این ها کسانی هستند که من احساس می کنم بهشون بدی کردم. خدایا! از تو می خوام بهشون کمک کنی تا من رو ببخشن.اگه نمی تونن، تو به وکالت و نیابت اون ها، من رو ببخش!  من به تو توکل می کنم! بعد شروع کنید و هر کسی رو که به یاد آوردین، بنویسین. تهش بنویسید: اینها به علاوه ی کسانی رو که من به یاد نمی آرم یا نفهمیدم که رنجوندمشون!

 

 

 

تمرین بخشایش 3 _این تمرین رو، فقط در باره ی کسانی که ازشون کینه دارید و هنوز وقتی بهشون فکر می کنید، عصبانی می شید ، انجام بدید. این تمرین رو فقط یک بار در باره ی هر فردی می تونید انجام بدید. یک جای راحت در تنهایی بنشینید، اگه عکسی از طرفتون دارید، بگذارید مقابلتون. در غیر این صورت، اگه وسایلی مربوط به اون دارید، مقابلتون بگذارید.در غیر این صورت فقط مجسم کنید که اون شخص روی یک صندلی مقابل شما نشسته و دهنش رو با یک دستمال بستن و اون قادر نیست به شما جواب بده. حالا هر احساس بدی رو که بهش دارین، با تمام دلخوری ها و عصبانیت هاتون بهش بگید. هر چیزی که دوست دارین! حتی می تونین باهاش دعوا کنین! ( فقط همین یه بار اجازه دارین ماند تولید کنین! اون هم به خاطر این که با بیان این ماند ها ، اون ها رو از جایی که در درونتون، مخفی کردین،بیرون می ریزید و آزاد می شید.) وقتی همه ی حرفهاتون رو بهش زدید، اون وقت اسمش رو در لیست بخشایش بنویسین. راستی اگه با نوشتن راحت ترید، می تونید همه ی این ها رو براش بنویسید.

 

 

 

نکته ی مهم: استاد من می گفت بخشایش یک امر درونیه و بیرونی نیست. پس لزومی نداره همین الان گوشی تلفن رو بردارین و به همه اعلام کنید که اون ها رو بخشیدید! فراموش نکنین ، شما با بخشیدن دیگران، به کسی لطف نمی کنید ، غیر از خودتون! پس از کسی طلبکار نشید! یادتون باشه با بخشیدن هر کسی دارین یه زنجیر رو از پای خودتون باز می کنین! وقتی کسی به شما یک ضربه ی چاقو می زنه، فقط یک بار این کار رو انجام داده! اما ما با نبخشیدن اون ، و فکر کردن دائمی به کار اون، در اصل در هر لحظه، یک بار به خودمون چاقو می زنیم!

 

 

 

 نکته ی مهم: برای بخشیده شدن هم خیلی خوبه از دیگران طلب حلالیت کنید، اما استاد من می گفت فعلا" هیچ لزومی نداره با گل و شیرینی به دیدن صد نفر برید و تقاضای بخشش کنید. اول بهتره به همین تمرین ها بسنده کنید و باور کنید که چون انرژی از بین نمی ره و فقط تغییر شکل می ده پس روح طرف مقابل شما، انرژی شما رو دریافت می کنه و عمل بخشایش انجام میشه. اون می گفت اگه کسی رو به این صورت ، واقعا ، بخشیدید، تعجب نکنید اگه فرداش بهتون تلفن کرد و عذر خواهی کرد!

 

 

 

نکته ی مهم: تکنیک های بخشایش، رو  هر چند روز یک بار انجام بدید تا به حل شدن گره های انرژیتون کمک کنید.

 

 

 

و مهم ترین تمرین بخشایش:

 

در همون فضای روحانی، در خلوت خودت، روی صفحات کاغذ، بنویس :خدایا ، من خودم رو می بخشم و آزاد می کنم به خاطر....( اون وقت تک تک کارهایی رو که به خاطرش یک عمر خودت رو شماتت کردی بنویس و به نام نامی خداوند که بخشنده و مهربانه، خودت رو ببخش! ( بر خلاف تصور، این سخت تر از همه ی تمرین های بخششه و بیشتر از همه احتیاج به تکرار داره!)

 

 

 

یادت باشه بینشی که الان نسبت به زندگی داری ، نتیجه ی همه ی اشتباهاتیه که تا حالا مرتکب شدی.اگه یک روز از زندگیت یک شکل دیگه میشد، شاید هرگز در این لحظه در حال خوندن این مطالب نبودی! شاید هرگز آگاهی الانت رو نداشتی! پس به خودت یاد آوری کن که در هر زمان بر اساس میزان آگاهیت در اون زمان رفتار کردی.آگاهی هم مثل لباس میمونه. لباس 10 سالگیت، برازنده ی اون سن بوده! پس خودت رو به خاطر لباس 10 سالگیت (آگاهی کوچکت که باعث اشتباهت شد)شماتت نکن!

 

 

 

پروردگار من! کمکمان کن تا به نام نامی تو، خودمان و دیگران را ببخشیم و آزاد کنیم! آمین!


درس دوم

بخشش خود و دیگران 

باید بدانیم که تا خودمون و دیگران را نبخشیم  نمی تونیم به موفقیت برسیم 

واسه همینه که تو ادیان مختلف این قدر درمورد توبه صحبت  شده   توبه یعنی این که خودمون خودمون را ببخشیم  این قدر هی فکر نکنیم کاش این جور شده بود یا .... بخشش دیگران هم واسه اینه که خودمون راحت بشیم  

دوستان عزیز مطمئن باشید تا نفرت وافکار مزاحم تو ذهن جا خوش کرده باشه  شما نمی تونید به چیزهای دیگه فکر کنید 

برای بزرگ شدن و بزرگ فکر کردن باید ببخشیم 

گذشت از بزرگانه این جمله قدیمی چقدر زیبا و پر معنی ه 

 


سحرخیزی

رسیدن به آرزوها 

سحر خیزی 

بهترین موقع برای تفکر  تجسم  و تمرکز برروی اهداف صبح خیلی زود است انرژی بسیار زیاد بعد از خواب شب باعث تفکر و تجسم  عالی روی اهداف و آرزوهاست

دوستان سحر خیزی باعث نظم در زندگی است 

سحر خیزی باعث وقت شناسی و شادابی در زندگی است

بهترین موقع برای مطالعه یا مدیتیشن یا عبادت صبح خیلی زود است 

استفاده از جملات تاکیدی که در بحث های آینده به آن می پردازیم بهترین نتیجه ها را صبح زود دارد


درس اول

سلام 

درس اول 

سلام دوستای خوبم خوش اومدید

کلمات داری قدرت هستند این عقیده چینی ها وهندو های  قدیمی است در علوم غریبه نیز طلسم ها که شامل خطوط ونام های مقدسی است  قدرت نامحدودی دارند 

نتیجه گیری  ثبت اهداف وآرزو ها  مطمئنا تاثیر ژرفی در رسیدن به آرزوهایمان را دارد

اهداف م را ثبت میکنم 

پس دفترچه ثبت اهداف 

چگونگی ثبت اهداف 

1_ تقسیم بندی اهداف  

2_ تعیین زمان برای هر هدف

3_توضیح دادن به صورت داستان یا انشا درمورد اهداف چند سطر بنویسیم  که چرا این هدف یا آرزو را دارم